در کشور ما نور خدا هادی فضل است / وز نور خدا جان گرفت دانش آموز
با آن که همه روز و همه مکتب علم است / لیکن که یکی روز بود ثابت وپیروز . . .
روز دانش آموز مبارک
تا چهل چراغ پادگان روشن میشه
هر روز تنگ غروب تو سربازی
صفا داره لب مرز تیر اندازی
سر دیگ عدسی غوغا میشه
توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس
بخورم ، نخورم گرسنه می مونم
قدر آش ننم رو حالا می دونم
دم رفیقم گرم که وقتی دید گره پیشونی دارم ولم نکرد
بلکه گره کارمو باز کرد .
.
.
.
رفیق یعنی خورشید و ماه
هر وقت بخوای پیشته .
یادم آید روز دیرین
خوب و شیرین
اول ترم
وقت بسیار
درس اندک !
حال اینک روز آخر
روز تلخ امتحانات
آخر ترم
وقت اندک درس بسیار ، درس بسیار ، درس بسیار !!
ﺍﮔﺮ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﻫﻨﯽ ﺩﯾﺮ ﺩﻡ ﺑﻤﻮﻧﯽ
ﺍﮔﺮ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﻮﯾﯽ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻢ
اگر صد سال دیگر ازم دور باشی .
اگر یادم نکنی ولی تو در یادم می مانی . . .
چقدرتلخ مرگ دلی که درحسرت محبت میسوخت اماباغرورخیانت آتیش گرفت تلخ بود
.
.
.
نوشته هایم را می خوانی..و می گویی:چه زیبا!!راستی دردهای آدم ها زیبایی دارد
چه داروی تلخی است ، وفاداری به خائن
صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل . . .
::
::
یکی را آرزو کردی و رفتی / برایش پرس و جو کردی و رفتی
تو هم تا آبرو از من گرفتی / مرا بی آبرو کردی و رفتی . . .
لالایی لا لا بخواب ای گل نازم
که واسه چشای تو قصه می سازم
لالایی لا لا بخواب ای گل سوسن
همه فرشته ها روتو می بوسن
مرا بسپار در یادت ، به وقت ریزش باران ، نگاهت گر به آن بالاست
و در وقت دعا قلبت مثال بید میلرزد ، دعایم کن که من محتاج محتاجم . . .
دارد عــادتــم مـی شـود
کــه بــا دلــهره تــو را بـــبوسـم !
مثل ِ گنجــشک هــا
کــه هــرگــز
آســوده از زمیـن ، دانــه برنمـی چیـنند!
دوستت دارم چون تنها ترین فکر تنهایی منی
دوستت دارم چون زیبا ترین لحظات زندگی منی
دوستت دارم چون زیبا ترین رویای خواب منی
دوستت دارم چون زیبا ترین خاطرات منی
دوستت دارم چون به یک نگاه تنها عشق منی♥
به که پیغام دهم ؟ به شباهنگ که شب مانده به راه ؟
یا به اندوه کلاغان سیاه ، به پرستو که سفر میکند از سردی فصل ؟
یا به مرغان نکو چیده شهر ؟ به که پیغام دهم که به یادت هستم ؟
هنوز رو خاکیم یادمان نمیکنند!
وای به روزی که خاکمان کنند!
سلامتیه دوست نازنینی که گفت:
قبر منو خیلی بزرگ بسازین…. چون یه دنیا ارزو با خودم به گور میبرم !
.
روزگارت بر مراد / روزهایت شاد شاد / آسمانت بی غبار
سهم چشمانت بهار / قلبت از هر غصه دور / بزم عشقت پر سرور
بخت و تقدیرت قشنگ / عمر شیرینت بلند / سرنوشتت تابناک
جسم و روحت پاک پاک
::
::
دیدگانت از همیشه شادتر / شهر قلبت زنده و آبادتر
غصه هایت دم به دم ای مهربان / در گذرگاه زمان بر بادتر
::
کافیست !
عاشق ترین مرد آدم بود که بهشت را به لبخند حوا فروخت !! دوباره سیب بچین حوا
من خسته ام ، بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند . . .
تعداد صفحات : 10